English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 301 (6405 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
rug classification U طبقه بندی فرش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
class U طبقه بندی کردن رده
classed U طبقه بندی کردن رده
classes U طبقه بندی کردن رده
classing U طبقه بندی کردن رده
graduate U طبقه بندی کردن
graduates U طبقه بندی کردن
graduating U طبقه بندی کردن
layer U طبقه بندی کردن
layers U طبقه بندی کردن
concurrently U مراجعه کنید به چهار طبقه بندی پردازندههای MIMD , MISD , SIMD , SISD ,
index U لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
indexed U لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
indexes U لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
group U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
group U طبقه بندی بین اتومبیلها تعداد شیرجههای انجام شده از یک نقطه با یک روش تیرهای به هدف خورده کمانگیر
groups U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
groups U طبقه بندی بین اتومبیلها تعداد شیرجههای انجام شده از یک نقطه با یک روش تیرهای به هدف خورده کمانگیر
bracket U طبقه بندی
sort U دسته کردن طبقه بندی کردن
sorted U دسته کردن طبقه بندی کردن
sorts U دسته کردن طبقه بندی کردن
coinage U طبقه بندی بهای مسکوک
secret U طبقه بندی سری
secrets U طبقه بندی سری
denomination U طبقه بندی
denominations U طبقه بندی
label U برچسب زدن طبقه بندی کردن
labeling U برچسب زدن طبقه بندی کردن
labelled U برچسب زدن طبقه بندی کردن
labels U برچسب زدن طبقه بندی کردن
classification U طبقه بندی رده بندی
classification U طبقه بندی
classification U طبقه بندی پیام
classification U طبقه بندی کردن طبقه بندی
classifications U طبقه بندی رده بندی
classifications U طبقه بندی
classifications U طبقه بندی پیام
classifications U طبقه بندی کردن طبقه بندی
rating U طبقه بندی کردن درجه بندی
ratings U طبقه بندی کردن درجه بندی
type U ماشین کردن طبقه بندی کردن
typed U ماشین کردن طبقه بندی کردن
types U ماشین کردن طبقه بندی کردن
sorting U طبقه بندی
standardised U بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardises U بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardising U بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardize U بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardizes U بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardizing U بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
categorised U طبقه بندی کردن
categorises U طبقه بندی کردن
categorising U طبقه بندی کردن
categorize U طبقه بندی کردن
categorized U طبقه بندی کردن
categorizes U طبقه بندی کردن
categorizing U طبقه بندی کردن
classifies U طبقه بندی کردن
classify U طبقه بندی کردن
classifying U طبقه بندی کردن
resort U جدا کردن طبقه بندی کردن
resorted U جدا کردن طبقه بندی کردن
resorts U جدا کردن طبقه بندی کردن
grade U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade U طبقه بندی کردن کلاسه کردن
grades U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grades U طبقه بندی کردن کلاسه کردن
taxonomies U طبقه بندی
taxonomy U طبقه بندی
nondescript U غیرقابل طبقه بندی
grading U طبقه بندی
assortment U طبقه بندی
assortments U طبقه بندی
unclassified U طبقه بندی نشده
unclassified U بدون طبقه بندی
downgrade U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
staple U فقره اصلی طبقه بندی یا جور کردن
stapled U فقره اصلی طبقه بندی یا جور کردن
stapling U فقره اصلی طبقه بندی یا جور کردن
fault U یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
faulted U یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
faults U یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
restrict U بازداشت طبقه بندی مدارک
restricting U بازداشت طبقه بندی مدارک
restricts U بازداشت طبقه بندی مدارک
classified U طبقه بندی شده
division U طبقه بندی
divisions U طبقه بندی
abc analysis U طبقه بندی مخصوص کالاهای موجود درانبار که معمولابراساس قیمت موجودی هریک از اقلام تنظیم میگردد
access to classified material U دسترسی به مدارک طبقه بندی شده
accountable cryptomaterial U مدارک و وسایل طبقه بندی شده
accounting classification U طبقه بندی حساب
agct U ازمون طبقه بندی عمومی ارتش
age grouping U طبقه بندی اقلام بر حسب عمرقانونی انها
aggroup U طبقه بندی کردن
army class manager activity U سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
army genetal classification test U ازمون طبقه بندی عمومی ارتش
Other Matches
defense classification U طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
security classification U طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
declassification U از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
black designation U علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
evaluation rating U درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
black concept U علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
carpet classification U طبقه بندی [درجه بندی] فرش
regrade U تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
low grade U کم طبقه بندی
stratification U طبقه بندی
typification U طبقه بندی
systemization U طبقه بندی
job classification U طبقه بندی شغل
nosology U طبقه بندی بیماریها
pigeonhole U طبقه بندی کردن
job classification U طبقه بندی شغلی
market grades and grading U طبقه بندی بازار
map classification U طبقه بندی نقشه ها
zootaxy U طبقه بندی جانوران
harmonic proportion U طبقه بندی متناسب
service rating U طبقه بندی پرسنلی
soil class U طبقه بندی خاک
speed rate increment U طبقه بندی سرعت
suborder U طبقه بندی فرعی
taxonomist U متخصص طبقه بندی
systemize U طبقه بندی کردن
standardization U همگونی طبقه بندی
harmonic division U طبقه بندی متناسب
route classification U طبقه بندی جاده ها
to categorize U طبقه بندی کردن
computer classifications U طبقه بندی کامپیوتر
classification of aggregate U طبقه بندی خاکدانه ها
industrial classifications U طبقه بندی صنعتی
classification chart U نمودار طبقه بندی
classifiable U قابل طبقه بندی
budget classification U طبقه بندی بودجه
vendor rating U طبقه بندی فروشندگان
classificatory U مربوط به طبقه بندی
classification of soil U طبقه بندی خاک
brussels nomenclature U طبقه بندی تعرفه برکسل
classified advertisement آگهی طبقه بندی شده
classified items U اقلام طبقه بندی شده
classified items U اماد طبقه بندی شده
topsecret U طبقه بندی به کلی سری
restricted data U اطلاعات طبقه بندی شده
integrade U [طبقه بندی داخلی کردن]
classified material U مدارک طبقه بندی شده
glossography U طبقه بندی و شرح زبانها
intergrade U طبقه بندی داخلی کردن
systematist U متخصص فائده سازی و طبقه بندی
international classification of U طبقه بندی بین المللی بیماریها
taxon U واحد طبقه بندی گیاهی یاجانوری
assort U طبقه بندی کردن مناسب بودن
classification yard line U سایدینگ راه اهن طبقه بندی خط
reserve on board U مدارک و اییننامههای طبقه بندی شده ناو
grain size classification U طبقه بندی خاک از نظر اندازه ذرات
unified soil classification system (uscs U نوعی طبقه بندی خاک که به 51 قسمت تقسیم شده است
unit citation U جشن طبقه بندی یکانها از نظر عملیات یاامادگی رزمی
marshalling yard U محل تفکیک و طبقه بندی کالاها در مقصد یا مبداء حمل
phytography U طبقه بندی گیاهان روی زمین گیاه شناسی توضیحی وتشریحی
proficiency rating U طبقه بندی بر حسب پایه مهارت یا مهارت شغلی
break down U تجزیه کردن طبقه بندی کردن
entresol U طبقه میان طبقه اول عمارت وطبقهای که باکف زمین برابراست
lower classes U طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
lower class U طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
intermediate U آنچه در یک طبقه بین دو طبقه دیگر است
red concept U جدا کردن وسایل مخابراتی ارسال پیامهای طبقه بندی شده و رمز از وسایل ارسال پیامهای کشف
to form into groups U دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
Our building (high-rise) is a 20-storey ,but my apartment is on the third floor. U ساختمان ما 20 طبقه است ولی آپارتمان در طبقه سوم است
stratify U طبقه طبقه کردن
word warp U فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
telescopic U دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging U ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
lineaments U طرح بندی صورت بندی
wording U جمله بندی کلمه بندی
laggin U اب بندی کردن اب بندی ناوها
lineament U طرح بندی صورت بندی
gift wrap U بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
line astern U صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
transparent U نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparently U نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
grades U درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grade U درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
insulation testing apparatus U دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
unitized load U بار بسته بندی شده یا باردست چین شده بار تقسیم بندی شده
first class U طبقه یک
ranges U طبقه
phase U طبقه
range U طبقه
phased U طبقه
phases U طبقه
category U طبقه
folium U طبقه
laminate U طبقه طبقه
ranged U طبقه
stages U طبقه
storey U طبقه
lain U طبقه
floors U طبقه
story U طبقه
storeys U طبقه
straticulate U طبقه طبقه
story=storey U طبقه
storey=story U طبقه
stepless U بی طبقه
single stage U یک طبقه
genres U طبقه
genre U طبقه
strips U طبقه
stories U طبقه
two storeyed U دو طبقه
stage U طبقه
ranks U طبقه
ranked U طبقه
rank U طبقه
of all sorts U از هر طبقه
grades U طبقه
pigeonhole U طبقه
grade U طبقه
floor U طبقه
floored U طبقه
ilk U طبقه
classes U طبقه
classing U طبقه
caste U طبقه
castes U طبقه
stratum U طبقه
course U طبقه
coursed U طبقه
beds U طبقه ته
courses U طبقه
bed U طبقه
bed U طبقه ته
beds U طبقه
general U طبقه
generals U طبقه
class U طبقه
classed U طبقه
layers U طبقه
grain U طبقه
layer U طبقه
approach formation U صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
lower class U طبقه محروم
subclass U زیر طبقه
e layer U طبقه هویساید
subclass U طبقه فرعی
substratum U طبقه زیر
subclass U طبقه محروم
stratiform U طبقه وار
subordinate class U طبقه وابسته
laboring class U طبقه کارگر
underclass U طبقه محروم
class i supplies U اماد طبقه 1
social class U طبقه اجتماعی
class i property U اموال طبقه 1
class i property U کالای طبقه 1
category U طبقه اجناس
spectral class U طبقه بینابی
stratiform U طبقه مانند
underclass U طبقه عوام
subclass U طبقه عوام
category U طبقه نگهداری
substratum U پی طبقه زیر
ionosphere U طبقه یونسفر
folium U طبقه نازک
exploiting class U طبقه بهره کش
the second storey U طبقه دوم
the upper storey U طبقه فوقانی مخ
peerage U طبقه لردها
feudal class U طبقه فئودال
feudal class U طبقه زمیندار
peerages U طبقه لردها
exploited class U طبقه بهره ده
abovestairs U طبقه بالا
input stage U طبقه ورودی
heaviside layer U طبقه هویساید
superordinate class U طبقه فراگیر
superstratum U طبقه فوقانی
intellectual class U طبقه روشنگر
category U طبقه افراد
input stage U طبقه اولیه
initial stage U طبقه نخستین
enlisted personnel U طبقه افراد
lower class U طبقه عوام
castes U طبقه منفصل
class v supplies U اماد طبقه 5
class of suplies U طبقه کالاها
power output stage U طبقه خروجی
class limits U حدود طبقه
main stage U طبقه اصلی
low power stage U طبقه کم قدرت
non producing class U طبقه نامولد
classless society U جامعه بی طبقه
multi stage U چند طبقه
modulator stage U طبقه مدولاسیون
peasntry U طبقه روستایان
feminity U طبقه زنان
caste U طبقه منفصل
lower floor U طبقه تحتانی
double church U کلیسا دو طبقه
Recent search history Forum search
2New Format
1A hero can affect on the people.
1ترجمه ی stirling numberبه انگلیسی؟
3service times
1preppy
1but as an old harvard man my father could sit with the class of'26
1• What is Data Preparation. That is the diffrents between the Dimensional modeling and third-normal-form (3NF) modeling? Answer 6 - The data presentation area is where data is organized, stored, and m
1I want to add a meaning, but it doesn't fuction!
2Research approaches are often considered to fall into one of two mutually exclusive categories.
0مدولاتور طبقه اول
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com